تفکر خرچنگی یا سندروم ذهن خرچنگی، یکی از طرز فکرهای عجیب و شایع در جوامع انسانی است.
متاسفانه در گذشته حتی برای این نوع طرز فکر، یک اصطلاح داشتند و میگفتند دیگی که برای من نجوشه، میخوام سر سگ توش بجوشه!(ببخشید این جمله رو نوشتم.)
این نوع طرز برای افرادی است که چون خودشان فکر میکنند نمیتوانند بهجایی برسند، پس باید جلوی بقیه رو هم بگیرند.
افرادی که دارای تفکر خرچنگی هستند، تمام تلاششان را میکنند که بقیه به نتیجه نرسند.
بعضی از راهکارهای آنها برای جلوگیری از بقیه:
- مسخره کردن اهداف دیگران
- کوچک شمردن اهدافش بقیه
- بیارزش دونستن تلاشهای افراد هدفمند
- تلاش برای ناامید کردن بقیه
- تهمت به افرادی که به هدف رسیدن
- تهمت به طرفداران هدفمند بودن
- و …
حالا چرا تفکر خرچنگی؟
شاید برایتان جالب باشد که چرا این نوع رفتار و طرز فکر را، خرچنگی گذاشتند.
اگر شما یک خرچنگ را داخل یک ظرف نسبتا بلند (مثل سطل یا جعبه) قرار دهید، آن خرچنگ خودش را نجات میدهد.
ولی اگر در همان ظرف، تعدادی خرچنگ قرار بدهید، هیچ کدامشان از آن خارج نمیشوند!!
دلیلش این است که وقتی یکی از خرچنگها قصد دارد از دیواره ظرف بیرون بیاید و خودش را نجات بدهد، بقیه خرچنگها، او را میگیرند و به سمت خودشان میکشند و نمیگذارند فرار کند.
در واقع این رفتار عجیب خرچنگها، باعث میشود که همه آنها بمیرند!
هیچ کدامشان برای آزادی از این سطل تلاش نمیکند، چون خودشان سدی در مقابل نجاتشان هستند.
پس از این به بعد، وقتی هدف بزرگی داشتی، به خرچنگها توجه نکن و کار خودت رو پرقدرت انجام بده.