خیلی از ما، فقط به خاطر اینکه نه گفتن بلد نیستیم، خودمان را در موارد متعددی توی دردسر میاندازیم.
نه گفتن تکنیکی است که اگر آنرا به خوبی تمرین کنیم، میتواند کمکهای زیادی به ما بکند.
البته لازم نیست به همه کس و همه جا جواب منفی بدهیم.
ما باید یاد بگیریم در برابر خواستههای غیر منطقی دیگران یا مسائلی که خودمان را از کارهایمان دور میکند، مقاومت کنیم.
اگر هر درخواستی را اجابت کنیم ممکن است دچار مشکل زیر بشویم:
نیکی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند!
پس باید مراقب باشیم در مقابل درخواستهای مختلف، عکسالعمل درست نشان دهیم.
کجا نه بگوییم؟
برای اینکه بدانیم به چه درخواستی نه بگوییم باید ابتدا تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم.
ما باید بررسی کنیم و ببینیم آیا شخص درخواست کننده ارزشش برای ما بیشتر است یا مشکلات موجود در آن کار درخواست شده!
شاید بهتر باشه با یک مثال این مورد را توضیح بدم:
فرض کنید یکی از اعضا خانوادهتان از شما طلب ۵ میلیون تومان میکند.
و شما میدانید آن شخص بسیار به آن پول نیاز دارد.
در اینجا اگر شما پول را هم نداشته باشید، احتمال زیاد از زیر سنگ هم که شده پول را برای آن شخص پیدا میکنید.
ولی اگر یک رهگذر در خیابان از شما طلب ۵۰ هزار تومان بکند، و شما در همان لحظه ۵۰۰ هزار تومان هم در جیبتان داشته باشید، احتمالا جواب رد میدهید.
این مثال واضحی بود که ما برای نه گفتن باید ابتدا بررسی کنیم شخص درخواست کننده ارزش آن کار را برای ما دارد یا خیر.
پس نیاز نیست ما به هرکس و هر درخواستی نه بگوییم.
البته یادمان باشد در مواردی که ما وظیفهای به دوشمان هست، باید آن کار را انجام دهیم و این تکنیک فقط برای مواقعی است که وظیفه یا قراری از قبل مشخص نشده باشد.
مثلا اگر جایی استخدام شدیم و مدیر وظیفهای را در چارچوب کاری بر عهده ما قرار میدهد، اجازه نداریم نه بگوییم.
نه گفتن برام خیلی سخته!
این جمله در مورد خیلی از افراد صدق میکند: نه گفتن برام خیلی سخته.
باید یادمان باشد که اگر این تکنیک را بلد نباشیم، باید دست از خیلی از اهدافمان بکشیم.
در واقع اگر نه گفتن را یاد نگیریم، خودمان را به دست درخواستهای گاه و بیگاه دیگران سپردیم.
قبل از هر چیز باید یادمان باشد نه گفتن حق هر شخصی است.
پس ما حق داریم در برابر خواستههای دیگران نه بگوییم.
پس اگر مطابق بخش قبلی،به این نتیجه رسیدیم که کاری را انجام ندهیم، حتما نه بگوییم.
و موضوع دیگری که باید یادمان باشد این است که نه گفتن یک مهارت است.
مهارتها احتیاج به تمرین دارند.
ما باید از موارد کوچک شروع کنیم و به مرور یاد بگیریم چطور در برابر خواستهها و توقعات اشتباه دیگران جواب منفی بدهیم.
پس اگر الان این کار برایمان سخت است، نیازی نیست خودمان را سرزنش کنیم.
با تمرین و تکرار میتوانیم این مهارت مهم را یاد بگیریم.
چطور نه بگوییم؟
وقتی بررسی کردیم و به نتیجه رسیدیم که در مقابل درخواستی نه بگوییم، چطور این کار را انجام بدهیم؟
باید بدانیم که هیچ کس از نه شنیدن خوشحال نمیشود پس ما باید جوری نه بگوییم که کمی از ناراحتی طرف مقابل کم کنیم.
پرت کردن نه به درخواست افراد، بدترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم.
ما باید نه گفتن خودمان را رقیق کنیم.
- ابتدا کامل به حرف طرف مقابل گوش بدهیم.
- اگر کاری که میخواهد انجام دهد خوب است حتما او را تشویق کنیم.
- اگر میتوانیم با ذکر یک دلیل به او بگوییم که چرا الان نمیتوانیم آن کار را انجام دهیم.(دلیلمان واقعی باشد و اصلا دروغ نگوییم)
- در صورت امکان راهکاری را به آن شخص پیشنهاد بدهیم.
یادمان باشد که برای اینکه درخواستی را رد کنیم، نیازی به عذرخواهی نیست.
چون ما کار اشتباهی انجام نمیدهیم ولی حتما کمی با او همراهی میکنیم که باعث ناراحتی آن شخص نشود.
برای مثال فرض میکنیم دوستی به نام حسین از ما درخواست مبلغی پول کرده تا برای کارش در شبکه اجتماعی اینستاگرام تبلیغات انجام دهد.
ما بعد از گوش دادن کامل به او میگوییم:
حسین جان خیلی خوشحالم که توی فکر گسترش کسب و کارت هستی. و امیدوارم باعث رشد کسب و کارت بشه. (تشویق)
الان من این مبلغ رو برای تعویض منزلم نیاز دارم، و متاسفانه نمیتونیم این کار رو برات انجام بدم.(ذکر دلیل)
ولی یک پیشنهاد برات دارم، میتونی توی پیجهای اینستاگرام با کسانی که مخاطب مشترکی با صفحه تو دارن، بهطور رایگان تبادل انجام دهی.(ارائه راهکار)
این مدل از نه گفتن علاوه بر اینکه ناراحتی طرف مقابل را به حداقل میرساند، باعث میشود ما کمکی که از دستمان برآمده برایش انجام دهیم و راهکاری به او ارائه دهیم.
البته یادتان باشد این تکنیک فقط در مقابل درخواستهای سالم است که ما مایل به انجامش نیستیم.
درمقابل هر درخواستی ناسالم که به قصد سواستفاده یا آسیب رساندن به ما باشد، باید بهطور مستقیم و بدون طی کردن مراحل نه بگوییم.
بهت زنگ میزنم!
اگر میخواهید درخواستی را رد کنید، لطفا به هیچ عنوان طرف مقابل را منتظر نگذارید.
خیلیها وقتی در مقابل خواستهای قرار میگیرند اصطلاحا طرف مقابل را میپیچونن!
این بدترین اقدام است.
با این کار اولا طرف مقابل به شدت ناراحت میشود.
ثانیا او منتظر پاسخ میماند و ممکن است فرصت برای اقدامهای دیگری که مشکلش را حل کند، را از دست بدهد.
ثالثا باید به درخواست کننده دروغهای متعددی بگوید تا پیچوندن را طبیعی جلوه بدهد!
پس یادمان باشد به هیچ وجه از تکنیک پیچوندن استفاده نکنیم.
در نهایت یادمان باشد در جاهایی که ما وظیفهای نداریم میتوانیم به موارد زیر نه بگوییم:
- درخواستهای ناسالم افراد.
- درخواستهای سالمی که مایل به انجامشان نیستیم.